فروشگاه آنلاین بازجست(فایل word)

سرخوردگی زناشویی

سرخوردگی به معنای جایگزین شدن عواطف خنثی به جای مثبت است؛ بنابراین برای اینکه سرخوردگی اتفاق افتد، فرض می شود که مجموعه ای از احساسات و عواطف مثبت در شروع رابطه وجود داشته است. زوجین سرخورده احساس عشق و علاقه داشته اند، اما این احساس مدت هاست که مرده است. سرخوردگی زناشویی، کاهش تدریجی دل بستگی عاطفی همسر است که با احساس بیگانگی، بی علاقگی و بی تفاوتی زوجین به یکدیگر مشخص می شود و با جایگزینی عواطف منفی به جای عواطف مثبت همراه است(رابینسون، فلورنس و ان جی، ۲۰۰۹). از نظر کایزر (۱۹۹۳)، حوادث و اتفاقات منفی در طول ازدواج روی هم انباشته می شوند تا جایی که این انباشتگی به میزان بالایی از سرخوردگی منجر می شود؛ بنابراین به خودی خود، این وقایع نیستند که چنین کاری انجام می دهد. بلکه تأثیر انباشتگی آنها است که به سرخوردگی و شدت بخشیدن به آن ختم می شود. مفهوم سرخوردگی به طور خاص به حالات عاطفی ازدواج . احساس عشق، اهمیت، علاقه به همسر – ونه رفتارهای واقعی همسر، اشاره می کند. سرخوردگی اغلب یک فرآیند درونی است که می تواند در یک همسر ایجاد شود و در دیگری نشود. حتی وقتی هر دو همسر به نوعی بیگانگی را احساس می کنند، این احتمال وجود دارد که هر دو در یک میزان برابر از سرخوردگی نباشند. بعلاوه همسری که سرخوردگی را تجربه نمی کند، ممکن است با اهمال و عدم توجه به احساسات فرد سرخورده، ناآگاهانه بر افزایش فاصله و رنجش فرد سرخورده دامن بزند.

زمانی که سرخوردگی رخ می دهد، همسر سرخورده تأکید بیشتری بر رفتارهای منفی همسر دارد و وقتی رفتارهای منفی همسر بارز می شوند، احتمالا تغییر رفتار همسر نسبت به طرف مقابل را سخت تر هم می کند. هرچند ممکن است همسر قول بدهد که تغییر کند و در حقیقت تغییر هم کند، اما ممکن است این تغییرات برای غلبه بر تأثیرات منفی سایر رفتارهای آسیب زای همسر کافی نباشد. افزایش تعاملات منفی زوجین موجب افزایش احساس سرخوردگی می شود و این انباشت سرخوردگیها مانند سدی عاطفی در برابر تعاملات مثبت زوجین در آینده عمل می کند . ممکن است همسر سرخورده با گذشت زمان و تکرار برخی رفتارهای آزاردهنده، این گونه نتیجه بگیرد که این رفتارهای منفی بخشی از شخصیت همسر هستند و احتمالا تغییر ناپذیرند. در حالی که در اوایل فرآیند، ممکن بود یک رفتار منفی به علتی خارج از روابط زوج ربط داده می شد یا به عنوان یک عامل موقعیتی دیده می شد، اما اکنون به عنوان سرشت همسر به آن نگاه می شود. به همین علت در طول فرآیند سرخوردگی ابعاد رفتاری و شناختی آن موجب دوری عاطفی و فیزیکی زوجین از یکدیگر می شود، از این رو، یکی از رفتارهای غالب از سوی زوجین سرخورده اجتناب و گریز است. اتخاذ سبک اجتنابی توسط زوجین، منجر به افزایش مشکل و تشدید آن می شود.


از عوامل مهم دیگر در ایجاد سرخوردگی زناشویی، توقعات و انتظارات زناشویی است. توقعاتی که به دنبال عشق رؤیایی به وجود می آیند و همیشه جزئی از اعتقادات شخصی است. این توقعات ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه، آشکار یا پنهان، فردی یا دوطرفه باشند. در واقع اغلب زوجین در آغاز زندگی روابط خود را متفاوت از دیگران می دانند و پشتوانه زندگی مشترک خود را عشق و علاقه متقابل میدانند. اکثر افراد توقع دارند که زندگی عاشقانه ای داشته باشند و دوست دارند که تا آخر عمر با همسرشان به خوبی زندگی کنند؛ اما هنگامی که عشق پرشور فروکش کرد و جای خود را مشکلات زندگی زناشویی داد، به حالتی از ناباوری می رسند . بخشی از این ناامیدی و سرخوردگی ای که اتفاق می افتد، محصول توقعات و انتظارات غیر منطقی زوجین است. اگر برای رسیدن به خوشنودی فردی در ازدواج انتظارات بالایی وجود داشته باشد، ممکن است وقتی همسر این انتظارات را برآورده نمی کند، افراد به راحتی سرخورده شوند.

علائم سرخوردگی زناشویی

نظرات متنوعی در علائم سرخوردگی وجود دارد که در اینجا به چند نمونه اشاره می شود. بر طبق نظرات نالت (۲۰۰۵) علائم سرخوردگی، شامل: کمبود عمومی اشتیاق، عدم رضایت، فرسودگی عاطفی، بی احساسی و کمبود علاقه است. افراد دل زده ممکن است احساس کنند که باوجود تلاش فراوان کمتر به نتیجه دلخواهشان می رسند. آن ها ممکن است نسبت به حالت عادی زودتر خشمگین شوند و احساس کنند که توانایی خوشگذرانی و حس شوخ طبعی شان را ازدست داده اند.

پاینز سه علامت بارز سرخوردگی را از پا افتادن عاطفی، روانی و جسمی معرفی می کند که به اختصار هر یک شرح داده می شود.

از پا افتادن عاطفی: احساس تباه شدن می کند و آزرده و دلسردند. علاقه ای به توضیح دادن چیزی ندارند و اقدامی برای مشکلاتشان نمی کنند، امیدی به بهبودی روابطشان ندارند، زندگی برایشان تهی و بی معناست، اغلب افسرده اند، احساس می کنند برای ایجاد هر نوع تغییری بی یار و یاور هستند و انگیزه ای برای خودشان ندارند، احساس در دام افتادن می کنند. در موارد شدید احساس یأس و بیهودگی می تواند منجر به آشفتگی عاطفی یا انگیزه خودکشی شود.

از پا افتادن روانی: از پا افتادن روانی ناشی از سرخوردگی معمولاً به شکل کاهش خودباوری و نظر منفی گرایانه نسبت به روابط، به خصوص رابطه با همسر تظاهر می یابد. افرادی که با عشق ازدواج می کنند ولی با شروع زندگی به طور دردناکی به کوچک ترین کارهای طرف مقابل توجه می کنند و هیچ برایشان مثل گذشته نیست. دچار از پا افتادن روانی می شوند. احساس یأس و سرخوردگی فقط به همسر محدود نمی شود، بلکه در مورد ناکامی خودشان احساس وحشتناکی دارند. وقتی تصویر خودشان را در آینه نگاه می کنند چین و چروک هایشان را می بینند و خودشان را دوست ندارند. این احساس روی زندگی شان، احساسشان در مورد سایر افراد، آینده و توانایی عشق ورزیدنشان تأثیر می گذارد.

از پا افتادن جسمی : فرسودگی بدنی ناشی از سرخوردگی به صورت خستگی مزمن بروز می کند که با خواب رفع نمی شود این افراد گرفتار کابوس شبانه می شوند. برای به خواب رفتن، از قرص خواب یا مشروب استفاده که بعد از بیدار شدن خسته، کسل و بی حال هستند و سردرد شدید دارند. گاهی دچار سردرد مزمن، دردهای شکمی یا کمردرد می شوند مستعد ابتلا به انواع بیماری ها بوده و مرتباً دچار سرماخوردگی می شوند. ممکن است پرخوری یا کم خوری داشته باشند.

دیدگاه‌ها (0)

*
*