فروشگاه آنلاین بازجست(فایل word)

مرگ از دیدگاه قرآن کریم

پدیده مرگ همواره یکی از دغدغه های اصلی انسان در این کره خاکی است. اینکه مرگ پایان حیات است یا آغاز حیاتی جدید، همواره ذهن انسان را به خود مشغول ساخته و او را به تفکر و تأمل واداشته است. به راستی ماهیت این پدیده که از نگاه برخی تلخ و دهشتناک است چیست؟ انسان ها چه واکنشهایی در برابر مرگ از خود نشان می دهند؟ علل نگرانی و ترس از مرگ چیست؟ قرآن کریم چه توصیفی از پدیده مرگ دارد؟ در این نوشتار سعی شده تا به این سؤالات پاسخی مناسب داده شود. شعور موهبت بزرگی است، گنجینه گرانبهایی مانند خود زندگی انسان به شعور از دیگر موجودات متمایز می شود ، اما این شعور به بهای گزافی به دست می آید، هستی ما تا ابد تحت الشعاع دانستن این نکته است که می بالیم و به اوج شکوفایی می رسیم و روزی ناگزیر پژمرده می شویم و می میریم.

مرگ در منطق قرآنی به معنای فنا و نابودی نیست بلکه دریچه ای به سوی جهان جاودانگی و بقاست. حقیقت مرگ چون حقیقت حیات و زندگی از اسرار هستی است به گونه ای که حقیقت آن تاکنون بر کسی روشن نشده است، بلکه آن چه ما از حقیقت آن می شناسیم تنها آثار آن است. آن چه از قرآن بر می آید آن است که مرگ یک امر عدمی و به معنای فنا و نیستی نیست بلکه یک امر وجودی است. یک انتقال و عبور از جهان به جهان دیگر است، از این رو بسیاری از آیات قرآن از مرگ به توفی تعبیر کرده اند که به معنای باز گرفتن و دریافت روح از تن است.

خداوند در بیان این امر وجودی می فرماید: الذی خلق الموت و الحیوه (ملک، آیه ۲) خداوندی که مرگ و زندگی را آفرید. در این جا خداوند، مرگ را همانند زندگی یک آفریده از آفریده های خویش بیان می دارد. چون اگر مرگ امری عدمی بود مخلوق و آفریده به شمار نمی آمد از مخلوقات هیچ گاه جز به «امور وجودی» تعلق نمی گیرد. به هر حال مرگ از مخلوقات و امر وجودی و دریچه ای است به سوی زندگی دیگر، در سطحی بسیار وسیع تر و آمیخته با ابدیت؛ خداوند می فرماید: ولئن متم او قتلتم لالی الله تحشرون (آل عمران، آیه ۱۵۸) اگر بمیرید و یا کشته (شهید) شوید به سوی خدا باز می گردید.

در حقیقت مرگ پایان راه نیست بلکه آغاز راهی است که بدان به جهان های دیگر منتقل می شوید و این جهان با همه عظمتش تنها مقدمه ای برای جهان های گسترده تر و فراخ تر، جاودانی و ابدی است. و به سخنی دیگر مرگ نه تنها موجب نمی شود تا زندگی، پوچ و بیهوده جلوه کند بلکه به زندگی این جهانی معنا و مفهوم می بخشد و از کارکردهای مرگ می توان معنا بخشی به زندگی دنیایی دانست؛ چون مرگ است که آفرینش هستی را از بیهودگی خارج می سازد و بدان جهت، معنا و مفهوم می بخشد.

تعابیر قرآن از مرگ

 ۱) چشیدن: کل نفس ذائقه الموت ؛ هر جانداری (به ناچار) چشنده مرگ است (آل عمران، آیه ۱۸۵) اگر انسان به کلی نابود و فانی شود، دیگر چشیدن معنایی نخواهد داشت.

۲) توفی : این تعبیر در مورد مرگ در حدود دوازده بار به کار رفته است که به معنای دریافت کامل است و از آنجا که خداوند دریافت کننده است، مرگ به معنای بازگشت به سوی خداوند خواهد بود.

۳) آیاتی که از مرگ به رجوع و سیر به سوی خداوند تعبیر کرده است: «إلى ربک یومئذ المساق : در آن روز (روز مرگ) سوق و حرکت به سوی پروردگار توست (از ملاقات برزخی، قیامت، حضور در محکمه، محاکمه تا بهشت یا جهنم)» قیام، آیه ۳۰ و نیز ر.ک: فجر، آیه ۲۷ و ۲۸).

۴) تشبیه مرگ به خواب و استعمال توفی در مورد هر دو(صدوق، معانی الاخبار، ص ۲۸۹) گواه بر این حقیقت است که انسان هم چنان که می خوابد، نیست و نابود نمی شود؛ با مرگ نیز از بین نمی رود.

در سخنی از امام باقر (علیه السلام) آمده است: «مرگ، همان خوابی است که هر شب به سراغتان می آید؛ با این تفاوت که مدتش طولانی است »( زمر، آیه ۴۲).


نوشته شده توسط سایت بازجست

دیدگاه‌ها (0)

*
*